پارلا سعیدیپارلا سعیدی، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره
بابا علیرضابابا علیرضا، تا این لحظه: 43 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
مامان پریمامان پری، تا این لحظه: 30 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

دلنوشته های مامان پری

بالاخره بعد هفت سال اتفاقی اومدم نینی سایت

یه خاطره جالب

1394/1/9 20:07
نویسنده : مامان پری
121 بازدید
اشتراک گذاری

دو سه روز قبل مهمون داشتم ...ساعت 2 شب رفتن و من که خیلی خسته بودم گذاشتم تا کارامو صبح انجام بدم.صبح شما هم بیدار بودی و همش سرمو مشغول خودت کرده بودی بخاطر همین بابایی شما رو برد خونه مامان جون تا من نیم ساعته کارامو بکنم و منم برم خونه عزیز.خلاصه بعد نیم ساعت که کارام تموم شد و منم اومدم پیش شما.تو بغل عزیز بودی و تا صدامو شنیدی شروع کردی گریه کردن...اونم چه گریه کردنی!!!

همین که بغل کردمت اروم گرفتی و با چشات منو نگاه میکردی...خیلی مظلوم شده بودی واسه همین خیلی دلم گرفت...تو نمیتونی دوریه منو تحمل کنی اما من....الهی برات بمیرم.همون جا قسم خوردم که دیگه تنهات نزارم.فدای چشات بشم.

 

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان و بابا
18 فروردین 94 10:20
سلام مامانی عیدتون مبارک امیدوارم با نی نی ناز هزاران عید رو باهم سپری کنین از طرف من نی نی نانازی رو ببوس
مامان پری
پاسخ
مرسی عزیزم فدات شم.