پارلا سعیدیپارلا سعیدی، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
بابا علیرضابابا علیرضا، تا این لحظه: 43 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
مامان پریمامان پری، تا این لحظه: 30 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

دلنوشته های مامان پری

بالاخره بعد هفت سال اتفاقی اومدم نینی سایت

نامه ای از من به فرزندم

سلام تحسین مامان امیدوارم خوب باشی چون هیچ مادری تحمل بد حالی فرزندشو نداره. این نامه رو تو 26 هفتگی برات مینوسم. عزیز دلم الان که تو تو شیکم منی افسوس روزایی رو میخورم که نمیخواستم بچه دار بشم ...کاش زودتر به فکر اوردن تو بودم.اما الان هم خیلی خوشحالم که بچه ای مثل تو تو شیکمم دارم.خدا را هزاران بار شکر میکنم به خاطر دادن تو به من و بابایی. از خدا میخوام تو رو سالم و خوشبخت کنه. اولین روزایی که فهمیدم تو وجودمی رو هیچ وقت از یاد نمیبرم.خیلی پسر فهمیده ای بودی...نه تهوعی،نه استفراغی و نه هیچ حالت بدی بهم منتقل نکردی.از اولین روزها هم خوش یمنیت تو همه کارامون مشخص بود. چقدر بابا علی رضا از اومدنت خوشحال و ذوق زده بود نمیدونی...
10 آذر 1393

اولین یاد داشت

سلام به همه تصمیم گرفتم برا بچه ای که قراره اگه خدا بخواد تا سه ماه دیگه به دنیا بیاد یه وبلاگ درست کنم.تا هم یادگاری از من باشه و هم حرفایی که شاید نشه الان بهش زد رو اینجا بنویسم...تا وقتی بزرگ شد بفهمه تو دوران بچگیش چی ها اتفاق افتاده.  
10 آذر 1393