پارلا سعیدیپارلا سعیدی، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
بابا علیرضابابا علیرضا، تا این لحظه: 43 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره
مامان پریمامان پری، تا این لحظه: 30 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

دلنوشته های مامان پری

بالاخره بعد هفت سال اتفاقی اومدم نینی سایت

بالاخره تموم شد

بالاخره کنکورو دادم و تموم شد راحت شدم و میتونم بیشتر بهت برسم. الهی دورت بگردم. همیشه صبح ها که بلند میشی منو میبینی و شیر میخوای امروز که منو ندیده بودی تا اومدم انگار دنیا رو بهت داده بودن. اومدی بغلم کردی و کلی شیر خوردی. کلمات رو خیلی شیرین میگی:ما ما گو(مامان جون) آ ما(الما{سیب})عمه.عم(عمو)،دادا(داداش)،
24 تير 1395

شب کنکور

فردا کنکور دارم. مامانی میخواد تا فردا تمام سعیشو بکنه تا بتونه موفق بشه. من فقط 3 ماهه دارم درس میخونم البته با کارای خونه داری و خیاطی و بچه داری اگه بشه گفت درس خوندن میخوام رشته روانشناسی بخونم. هدف های مهمی دارم که میخوام بهشون برسم. سر فرصت یکی یکی مینویسم. از فردا کلی وقت داریم که باهمدیگه باشیم.خیاطی رو گذاشتم برا بعد کنکور. خونه داری و بچه داری هم که همیشه هست. امروز بازم  علی رغم مراقبت شدید بازم پشه ها نیشت زدند ولی خدارو شکر تا الان که خوب خوابیدی. جمعه با عمو رسول و مامان جون و بابایی میریم تهران.دوست دارم کلی لباسای خوشجل برات بخرم. ...
24 تير 1395

گزش پشه ها

چند روزه که خیلی شدید پشه ها نیشت زدند. چند روزه خواب نداشتم و تا صبح بدنتو با دپی و لوسیون بعد از نیش سی گل ماساژ میدادم. الهی بمیرم چقدرم خودت اذیت میشدی امشب خوب خوابیدی فدات بشم.ایشالله که خدا تو رو هیچ وقت از من و منو هیچ وقت از تو نگیره.دعای مغرورانه ای نیست دلم نمیخواد هیچ وقت از تو جدا بشم. امیدوارم خدا شادی رو به همه مردم زمین بده. پس فردا کنکور دارم.نمیدونم چه جوری میشه. بعدش میخوام بریم سرعین. دیگه دارم راحت میشم از برنامه ریزیای سخت گیرانه دیگه وقتمو بیشتر باهات میگذرونم. خیلی دوستت دارم عزیزم.خدا هیچ وقت سلامتی و لبخندتو ازت نگیره. خدا همیشه پیشت باشه. ...
23 تير 1395

میخوام کمک کنم

چند روزه دارم میگردم و میبینم که خیلیا مشکل دارند.مشکل نازایی اولش بگم این یه مشکل حاد نیست که حل نشدنی باشه. دارم یه متن اماده میکنم.یه متنی که برا هیچ کس تو این دنیا ضرری نداره که صدها فایده هم داره.بزودی تو سایت میزارمش. به امید اینکه همه زنا روزی مادر بشن.الهی امین.
23 تير 1395

12 خرداد

تقریبا سه هفته مونده به کنکور استرس دارم نمیدونم موفق میشم یا نه! تو هم که ماشالله بلاتر از قبل شدی و اروم نمیگیری کم کم داری حرف میزنی.مثلا گاگا.بابا.دردر.ماما(بخصوص لباتو شکوفه میکنی و من هربار دلم میخواد قورتت بدم اون لبای کوشولوتو).بوپ(توپ) جی جی (هرچییز جذابی میتونه باشه) جی جه (جوجه).جیش (وقتی جیش میکنی همون لحظه میگی جیش) .به بابا جون میگی بابا به مامان جون میگی ماما و به اتا میگی بابا .هنوز به انا چیزی نمیگی. کارت اموزشی باما گرفتم برات و بعدکنکور با هم کار میکنیم.همون سه تا کارتی رو هم که بهت یاد دادم وقتی اسمشونو میگم نشونشون میدی. نمیدونم حساسیت گرفتی یا بیماریه که بعضی وقتا شدت میگیره و علایمش این طوریه که بدنت جو...
13 تير 1395

5 اردیبهشت

سلام گلم خوبی؟ خیلی بزرگ وشلوغ شدی جوری که اصلا وقت نمیکنم بیام اینجا و از ادا اطاوارات بنویسم. ماما و بابا و دردر میگی خوب راه میری و وقتی دنبالت میکنم قدم هاتو تند تر برمیداری هیچ چیزی اجازه موندن در کمد رو نداره و همه چی باید کف اتاق باشه غذا ررو هم خدا رو شکر خوب میخوری امروز تولد دایی پیمان بود و خیلی سورپرایزش کردیم فردا کلاس خیاطی دارم و باید برم بخوابم عکستو تو مسابقه گذاشتم ایشالله که رتبه خوبی میاره. پارلا از سراب کانال بچه های ناز. برای ورود به مسابقه وارد لینک زیر شوید: https://telegram.me/joinchat/BhqI0TwQCpteFYgVav1VGA   ...
6 ارديبهشت 1395

17 بهمن 94

سلام فدات شم.تو این دو روز خیلی اذیت شدی و اذیت میکنی.از یه طرف سرماخوردگی داری و از طرف دیگه دندونت داره در میاد.خلصه دو شبه نزاشتی بخوابیم خدا کنه امشب بزاری بخوابم. راستی عزیزم خیلی خوب میتونی راه بری و تعادلت رو حفظ کنی. دووووووودووووووو.گووووووگوووووو و کوکو .اااااااا همش داری اینارو تکرار میکنی.چقدر بهم میچسبه وقتی اینارو میگی.اداهاتم که نگووووو ناز میکنی(دستاتو میندازی پایین یا قلاب میکنی و سرتو میگیری بالا.و لبخند ملاحت باری میزنی خخخخ{چی گفتم؟!!}) عصبی میشی(سرتو میندازی پایین و هرچی دستته رو میزاری زمین و بعدش اگه بهت توجه نکنم گریه میکنی.) خجالت میکشی.(سرتو میندازی پایین {به خصوص وقتی یکی از اشناها باهات میحرفه} ب...
17 بهمن 1394